نمایش های آیینی و سنتی به مدارس و دانشگاه ها می آیند
تهران-ایرناپلاس- نمایشهای آیینی و سنتی به اندازهای اصیل و کهن هستند که از دل تاریخ و آیینهای زندگی مردم برآمدهاند. هنری که به گفته وزیر ارشاد به برکت حضور هنرمندان است که امروز به عنوان میراثی ارزشمند به دست ما رسیده اما این رشته هنری با وجود قدمت دیرینه، کمتر مورد توجه قرار گرفته تا جایی که در جشنواره امسال دبیر این رویداد دو درخواست به وزیر ارائه داد.
به گزارش ایرناپلاس، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در اختتامیه بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی(آذرماه امسال) درباره اهمیت این رشته هنری چنین گفت: «به برکت حضور هنرمندان است که فصل مهمی از آیین، سنن و فرهنگ کهن ایرانیان در طول تاریخ جاودان شده و به جریانسازی پرداخته و امروز بهعنوان میراثی ارزشمند به دست ما رسیده است. در این میان سهم خانواده نجیب و پرکار تئاتر ایرانزمین غیرقابلانکار بوده است.»
محمدمهدی اسماعیلی همچنین حمایت ویژه از هنر و فرهنگ اصیل و سنتی در بخشهای مختلف از جمله هنرهای نمایشی را از برنامههای این وزارتخانه اعلام کرد و افزود: «تلاش ما این است که موانع را برطرف کنیم از این رو در دانشگاهها نیاز به توسعه رشتههای هنری خواهیم داشت. همچنین در همه شهرها نیز نیازمند راهاندازی حداقل یک هنرستان پسرانه و دخترانه هستیم؛ دولت تصمیم دارد فضا و زیرساختهای لازم برای توسعه فعالیتها را فراهم کند.»
داوود فتحعلیبیگی دبیر این رویداد نیز با درخواست از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، تاسیس بنیاد ملی نمایشهای آیینی و سنتی و حمایت از اجرای عمومی آثار جشنواره را خواستار شد.
درباره مسیری که این رشته هنری در این سالها طی کرده و مسائل و مشکلاتی که سر راه آن و هنرمندانش وجود دارد، با دو تن از فعالان این حوزه گفتوگو کردیم. مهدی صفارینژاد نمایشنامهنویس و پژوهشگر نمایشهای آیینی و سنتی و شهرام احمدزاده نمایشنامهنویس و برگزیده جشنواره امسال به پرسشها پاسخ دادند.
نیاز به آکادمی نمایشهای ایرانی
صفارینژاد درباره شرایط نمایشهای آیینی و سنتی در کشور و ضعفهایی که در این عرصه وجود دارد، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: اصلی که در این زمینه کمبودش حس میشود، وجود آکادمی نمایشهای ایرانی است. در واقع به بنیاد نمایشهای ایرانی که شامل محل اجرا، آرشیو تصویری و صوتی، کتابخانه، موزه آثار گذشتگان و … است، نیاز داریم تا اگر هر فرد علاقهمندی بخواهد نمایش ایرانی را پیگیری کند به آن بنیاد رجوع کند؛ کتاب بخواند؛ آثار گذشته را رصد کند و هر شب اجرای گونههای مختلف نمایشهای ایرانی اعم از غمنامه یا شادیآور را آنجا ببیند.
به راستی که چنین مکانی نیاز است؛ خانههای قدیمی بسیاری در تهران و شهرستانها وجود دارد که هر کدام از آنها میتوانست با همکاری شهرداری و سازمان میراث فرهنگی، به مکانهای اجرایی و بنیاد نمایشهای ایرانی تبدیل شود و در هر شهری بنا به اقتضائات آنجا آغاز به فعالیت کند.
جای خالی قصهگویی و نقالی در مدارس
در اختتامیه بیستمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ساخت هنرستانهای دخترانه و پسرانه در شهرستانها و همچنین توجه به زیرساختها را ضروری دانست اما فراهم کردن زیرساختها تا چه اندازه میتواند موجب پیشرفت و گسترش این شاخه هنری مهم در کشور شود؟
صفارینژاد در اینباره گفت: به اعتقاد من، تربیت نیرو همیشه و در همه جا مفید است و جای خالی نمایش در مدارس ما به شدت حس میشود. در این حوزه جشنواره نمایشهای دانشآموزی وجود دارد که متاسفانه یک جشنواره سطحی است؛ ما در فرهنگمان نقالی داریم که به تازگی در آموزشوپرورش باب شده است اما باید زنگ نقالی و قصهگویی داشته باشیم چون علاوه بر اینکه به تربیت دانشآموز کمک میکند، سبب تقویت روحی و اعتماد بنفس کودکان نیز میشود. البته قرار نیست همه نقال یا قصهگو شوند. دکتر ناظرزاده کرمانی در اینزمینه در کلاس دانشگاه به ما میگفت: «شاید متخصص تئاتر شوید و به کار اجرایی راه پیدا نکنید و به شغلهای دیگر بروید اما تماشاگر خوب تئاتر شوید.» ما به دیدن تئاتر و نمایش نیاز داریم.
به گفته او، آموزههای ما همواره از نقالان بوده است. خیمه شببازی، تخت حوضی، پردهخوانی و نقالی آموزههای دینی و ملی را به کودکان یاد میدادند. زنگ قصهگویی به اعتماد بنفس کودک و اینکه آموزشها را با یکدیگر شریک شوند، کمک بسیار میکند. در گذشته چنین بوده که دور یکدیگر جمع میشدند و شخص بزرگتر قصه تعریف میکرده و با قصهگویی، آموزههای قومی و ملیتی را به بقیه آموزش میدادهاند. مادربزرگها با قصه تعریف کردنشان زندگی کردن را به ما یاد میدادند. جای قصهگویی و نقالی در مدارس ما خالی است.
این پژوهشگر با طرح چند پیشنهاد برای پیشرفت نمایشهای آیینی و سنتی بیان کرد: تئاتر و نمایش باید جزء دروس مدارس قرار گیرد. معلم هنر باید اینها را بلد باشد و به دانشآموزان، آموزش دهد. برای نمونه نباید جشنوارهای مانند نمایشهای دانشآموزی به شکلی برگزار شود که تنها جوایزی اهدا کرده و از بزرگترها تقدیر کنند. در دانشگاه نیز به همین شکل است. البته در آن کم و بیش آثار خوب دیده میشود. اما تقدیر بزرگترها در جشنوارههای کودک و نوجوان هیچ فایدهای ندارد.
تعزیه هنر ملی سرزمین ماست
صفارینژاد درباره احیاء تئاتر اصیل و چگونگی آن افزود: جشنواره نمایشهای سنتی دو سال یکبار، با بودجه کم و فقط در تهران برگزار میشود. البته در دوره گذشته در کاشان برگزار شد و تماشاخانه نصر را هم در آنجا احیاء کردیم. این تماشاخانه در بخش خصوصی قرار گرفته و در حال حاضر هم فعال است و از گونههای مختلف نمایشی حمایت میکند.
متاسفانه برگزاری این جشنواره در شهرستانها استمرار پیدا نکرد. باید برای اجرای نمایشها یک مکان خاص داشته باشیم و تماشای اجراها میان مردم باب شود. برای نمونه تا چه اندازه گونههای مختلف نمایشی و نمایشهای ایرانی در تهران و تماشاخانههای ایرانشهر، تئاتر شهر، مولوی و … در حال فعالیت است و به صحنه اجرا میروند؟ به همین دلیل میگویم که به بنیاد نمایشهای ایرانی نیاز داریم چون پژوهشگران در این زمینه میتوانند فعالیت کنند و مطالبی را ارائه دهند.
چرا رشته نمایشهای ایرانی در دانشگاهها نداریم؟ چرا نمیخواهیم به صورت تخصصی به سراغش برویم؟ چرا حتی رشته نمایشهای کودک نداریم و متخصصانه به این حوزه وارد نمیشویم؟وی تاکید کرد: جای آموزش، پژوهش و آفرینش بسیار خالی است. چرا رشته نمایشهای ایرانی در دانشگاهها نداریم؟ چرا نمیخواهیم به صورت تخصصی به سراغش برویم؟ چرا حتی رشته نمایشهای کودک نداریم و متخصصانه به این حوزه وارد نمیشویم؟ کدامیک از دانشگاههای ما باید این کار را انجام دهد؟ دانشگاه تهران درس تعزیه را حذف کرده و به دنبال آن، دانشگاههای دیگر این کار را انجام دادند. تعزیه هنر ملی سرزمین ماست. اما چون متخصصانِ تدریس این هنر را نداشتیم و برای آموزش آن نیرو پرورش ندادیم، این رشته حذف شد.
تئاتر نیازمند سرمایهگذاری است
شهرام احمدزاده نیز درباره نمایشهای آیینی و سنتی و اقداماتی که برای توسعه این رشته هنری در این سالها انجام شده، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: نمیتوان منکر شد که هیچ کاری انجام نشده است. کارهای خوبی در این زمینه ارائه شده هر چند اندک بوده اما درخشاناند. حوزه تئاتر به عنوان یک محصول فرهنگی، نیازمند سرمایهگذاری است. همه متفکران جهان بر این عقیدهاند که اگر بخواهید یک جامعه سالم داشته باشید باید در حوزه فرهنگ و هنر، سرمایهگذاری درازمدت کنید تا بتوانید یک جامعه فرهنگی و رو به رشدی داشته باشید. تئاتر نیز یکی از محصولات جامعه فرهنگی است. تعزیه هم به همین شکل است.
وی افزود: تعزیه بخشی از زندگی مردم کشور است. در گذشته مکانی به نام تکیه دولت داشتیم که در ماه محرم و صفر و طبق اسناد تاریخی در بقیه سال هم تعزیه برگزار میشد. تخت حوضی هم به همین شکل است. باید سند چشماندازی تهیه و طبق آن سرمایهگذاری کنیم و برای نمایشهای آیینی که تا کنون ثبت شده برنامهریزی و آن را به عنوان یک راهبرد تبدیل کنیم. این نکته بسیار مهمی است. یکی از بزرگترین مشکلاتمان در حوزه تئاتر نبود سرمایهگذاری و سند چشمانداز است. تقریبا میتوان با قاطعیت چنین گفت که همه مدیران فقط مدیریت میکنند و برنامه و چشماندازی برای آینده ندارند.
دانشگاه تهران درس تعزیه را حذف کرده و به دنبال آن، دانشگاههای دیگر این کار را انجام دادند. تعزیه هنر ملی سرزمین ماست؛ اما چون متخصصانِ تدریس این هنر را نداشتیم و برای آموزش آن نیرو پرورش ندادیم، این رشته حذف شد.رشتههایی که به علمی شدن نیاز دارند
این نمایشنامهنویس با تاکید بر ضرورت سرمایهگذاری در حوزه فرهنگ و هنر و ایجاد سند چشمانداز، عنوان کرد: باید بدانیم جایگاهمان برای ۲۰ سال آینده کجاست. همانطور که در موضوعهای اقتصادی سرمایهگذاری میکنند که به عنوان نمونه تا۲۰ سال آینده رشد اقتصادی یا صادرات به عدد مورد نظر برسد؛ باید در حوزه فرهنگ هم بگوییم در حال حاضر چه جایگاهی داریم.
به گفته او، یکی از شاخصهای فرهنگ، ایجاد مراکز فرهنگی چون سالنهای تئاتر است. در حال حاضر هیچ برآوردی از تعداد سالنهای تئاتر فعال نداریم. باید برنامهریزی شود که در ۲۰ سال آینده با سرمایهگذاری، به طور مثال ۲۰۰ سالن تئاتر ساخته شود و به فعالان نمایش تحویل دهند. تئاترشهری در کرمانشاه ساختند و آن را به بخش خصوصی دادند، اما زمانی فعالان تئاتر میخواهند آنجا فعالیت کنند، باید پول پرداخت کنند. این اتفاق مضحکی است که در هیچ کجای دنیا رخ نمیدهد. حوزه فرهنگ حوزهای است که باید از آن حمایت شود. هر اندازه در آن سرمایهگذاری شود همچنان کم است.
وی افزود: باید در سندِ چشمانداز این را لحاظ کنند که تا ۳۰ سال آینده در حوزه تولید صحیح علم و نه البته تولید اشباعِ آن، به شاخص و عددی برسیم. دانشگاههایی که رشته ئتاتر دارند را ایجاد کنیم و نوعی سرمایهگذاری کنیم که برای ۳۰ سال آینده تعزیهخوان یا نقال تربیت کنیم. قرار بود دانشگاهِ نمایشهای آیینی و سنتی افتتاح کنیم که هیچ وقت این اتفاق نیفتاد. در حال حاضر نقالی و تعزیهخوانی به شکل تجربی در کشور انتقال پیدا میکند. یعنی تعزیهخوانی در کشور یک رشته تحصیلی حساب نمیشود. رشته سیاهبازی هم همینطور است؛ کسانی که در این حوزه کار میکنند همگی تجربی یاد میگیرند و سینه به سینه منتقل میشود. این رشتهها باید علمی شوند که علمیشدن نیازمند سند و سرمایهگذاری است.
حرف به عمل تبدیل شود
احمدزاده درباره ضرورت و توجه به زیرساختها و ساخت دانشگاهها و هنرستانهای دخترانه و پسرانه برای توسعه نمایشهای آیینیسنتی افزود: حوزه فرهنگ، حوزهای نیست که امسال سرمایهگذاری کنیم و سال دیگر برداشت. ممکن است برداشت آن ۲۰ تا ۲۵ سال آینده طول بکشد. حوزه فرهنگ بسیار متفاوتتر از اقتصاد است. اعتیاد، یکی از موضوعهایی که جامعه ایران به شدت با آن درگیر است؛ این یک موضوع فرهنگی محسوب میشود. وقتی در چنین موضوعی سرمایهگذاری میشود، برداشت آن باید بعد از ۲۰ سال اتفاق بیفتد که با گذشت این مدت چه تعداد دچار بیماری اعتیاد شدهاند؟ آیا آمارشان پایین آمده یا خیر.
این نمایشنامهنویس افزود: از توجه وزیر تشکر میکنم. امیدوارم ایشان صحبتی که کردهاند را عملی کنند. چون حرف زدن بسیار آسان است و به نظر من در نهایت کسی برنده است و جاودان میشود که حرف را به عمل تبدیل کند. امیدوارم موفق باشند و برای زیرساختهایی که در نظرشان است و اعلام کردند، سرمایهگذاری کنند و به بهرهبرداری برسانند.
قرار بود دانشگاهِ نمایشهای آیینی و سنتی افتتاح کنیم که هیچ وقت این اتفاق نیفتاد. در حال حاضر نقالی و تعزیهخوانی به شکل تجربی در کشور انتقال پیدا میکند.تئاتر، اصیل و بکر است و هویت دارد
وی درباره به کارگیری راهکارهای احیاء هنر و تئاتر اصیل افزود: ابتدا باید درباره هنر اصیل، مانند بسیاری از جملات و کلماتی که در تئاتر از آن استفاده میشود به یک تعریف جامع برسیم. به طور مثال درباره تئاتر ملی تا به امروز کسی تعریف جامعی نداده است و هر کسی تعریف خود را دارد. درباره تئاتر اصیل ابتدا باید بدانیم که چشمانداز چیست و اصلا منظورمان از تئاتر اصیل چیست؟ چون خود تئاتر، اصیل و بکر است و هویت دارد.
احمدزاده تاکید کرد: به نظرم باید مرکز پژوهشی ایجاد کنیم؛ البته مخالف حجیمسازی اداری هستم اما ابتدا مرکز پژوهشی که دائم باشد، در حوزه تئاتر تشکیل شود. اگر چنین مکانهایی ایجاد شود، پژوهشهایی صورت میگیرد و روی چنین کلمات و جملاتی سرمایهگذاری اتفاق میافتد. در چنین شرایطی میتوانیم به صورت علمی با آنها برخورد کنیم. وقتی میگوییم تئاتر ملی یا تئاتر اصیل، باید یک تعریف جامع وجود داشته باشد که همه جامعه تئاتری بدانند درباره چه چیزی صحبت میشود؟ نمیتوان گفت نقالی یا تعزیه اصیل است یا خیر. با توجه به اینکه موضوع اصلی آنها انسان بوده و انسان خود اصیل است، بنابراین هر دو آنها نمایشهای اصیلاند.
آخرین دیدگاهها