آبخیزداری الگوی موفق و آزموده شده برای عبور از خشکسالی

تهران- برای مقابله با خشکسالی تاکنون روش‌های متعددی پیشنهاد و عملیاتی شده، اما از بین این روش‌ها تنها «آبخیزداری» است که منطبق با اقلیم ایران بوده و در یک مورد اجرا شده بسیار موثر بوده است.


 در سال‌های اخیر مساله خشکسالی، برای جامعه پررنگ‌تر شده است. این مساله با موضوع‌هایی مانند کاهش سطح آب در برخی دریاچه‌ها یا سدها و مشکلات تامین آب شرب برای برخی مناطق در رسانه‌ها شناخته می‌شود.

این مساله به‌اندازه‌ای اهمیت دارد که در این سال‌ها پدیده‌های مختلف و گاهی متناقضی مانند «مشکلات تامین آب شرب برخی مناطق، ممنوعیت کشت بعضی محصولات در برخی استان‌ها، تنش‌های میان‌منطقه‌ای بر سر کمبود آب یا انتقال آن و سیلاب‌های ویرانگر در مناطقی که مشکلات سالانه آب شرب داشته‌اند» امری عادی است.


پذیرش واقعیت اقلیم ایران
با توجه به نقشه اقلیمی ایران می‌توان دریافت، بخش زیادی از مناطق کشور را اقلیم خشک و فراخشک (حدود ۶۵ درصد) در برگرفته و اقلیم نیمه‌مرطوب و مرطوب نیز بخش‌های اندکی (حدود ۱۰ درصد) از کشور را پوشش داده است.

 


آبخیزداری، الگوی موفق و آزموده‌شده برای عبور از خشکسالی



طبق بررسی فائو در سال ۲۰۱۵ در مورد میزان سرانه آب کشورهای جهان، ایران در منطقه با میزان سرانه آب تجدیدپذیر بین  ۵ هزار و ۱۱۱ تا ۹ هزار و ۲۱۱ مترمکعب در سال قرار گرفته که بیانگر وضعیت مناسب‌تر ایران نسبت به برخی از کشورهای دیگر است. بنابراین آنچه در نخستین برداشت به ذهن می‌رسد این است که بحران یا تنش آبی موجود در ایران علاوه بر پتانسیل آبی و اقلیم آن، متاثر از مدیریت منابع آبی است.
 


آبخیزداری، الگوی موفق و آزموده‌شده برای عبور از خشکسالی



ایران در اقلیم خاص خود در بلندمدت میانگین به نسبت مشابه‌ای از بارندگی را دارا بوده، به‌گونه‌ای که نمودار مقایسه بارندگی سالانه در بازه بلند مدت کشور، میانگین به نسبت مشابه‌ای را برای میزان تجمیعی بارندگی سالانه کشور نشان می‌دهد.
اما آنچه در کنار فراز و فرود تغییرات دوره‌ای میزان بارندگی کشور در سال‌های اخیر مورد توجه کارشناسان این حوزه قرار گرفته، بارندگی‌های مقطعی بالاتر از میزان میانگین بارندگی است.
 


آبخیزداری، الگوی موفق و آزموده‌شده برای عبور از خشکسالی


متاسفانه در شرایط اقلیمی ایران (با میانگین بارندگی به نسبت مشخص)، افزایش میزان بارندگی در برخی سال‌ها نه تنها فرصت نبوده؛ بلکه با ایجاد سیلاب‌های ویرانگر تبدیل به تهدیدی زیان‌بار و حتی مرگبار شده است. در واقع این میزان از آب سطحی در بهترین حالت بدون هیچ استفاده‌ای به بیابان‌ها سرازیر شده و تشکیل دریاچه در بیابان شهداد کرمان به ‌عنوان گرمترین منطقه ایران نمونه‌ای از این پدیده است.

متاسفانه در شرایط اقلیمی ایران (با میانگین بارندگی به نسبت مشخص)، افزایش میزان بارندگی در برخی سال‌ها نه تنها فرصت نبوده؛ بلکه با ایجاد سیلاب‌های ویرانگر تبدیل به تهدیدی زیان‌بار و حتی مرگبار شده است.شاید به وجود آمدن یک دریاچه شور در دل گرم‌ترین منطقه ایران از نظر عده‌ای یک فرصت گردشگری باشد. اما درکنار این پدیده لازم است به این امر توجه شود که در شرایط اقتصادی-اجتماعی کنونی کشور، هزینه‌های سرسام‌آوری برای ابر پروژه‌های انتقال آب به این مناطق یا کمک‌های توزیعی آب آشامیدنی و بسته‌های معیشتی برای فقرایی که تا پیش از این تولیدکننده محصولات کشاورزی بوده‌اند صرف می‌شود.
این موضوع تائیدکننده نابخردی نهادینه شده در مدیریت منابع آبی کشور است. مدیریتی که در شرایط اقلیمی ایران، خود بزرگ‌ترین تهدید برای فرصت‌های بارندگی کشور است.


ثروت‌آفرینی با آبخیزداری
خشکی وکمبود آب در ایران یک واقعیت اقلیمی است. پس خارج از ذهن نیست که آب از دوران قدیم ارزش بسیار والایی در ایران داشته است.
نظری به گذشته و تاریخ کهن کشور، نشان می‌دهد ایرانیان برای تعدیل مشکلات ناشی از محدودیت منابع آب ابتکارها و ابداع‌های متنوعی در زمینه بهره‌برداری از منابع آب سطحی و زیرزمینی در ابعاد سازه‌ای و مدیریتی درنظر داشته‌اند.
پذیرش واقعیت اقلیم خشک برای ایران و اتخاذ رویکرد سازگار با آن، تنها و اساسی‌ترین اصل انکارناپذیر در مواجهه با این شرایط اقلیمی است.


شرایط اقلیمی ایران نیازمند توجه به ظرفیت‌های آبی و مدیریت، احصا و بهره‌برداری پایدار از آن است. این امر موضوع فعالیت آبخیزداری است، یعنی با فعالیت در سه حوزه، بالادست (مناطق شیبدار و کوهستانی)، حوزه میانی (مناطق آبرُفتی با شیب کم و قابلیت نفوذ آب به سفره‌های آب زیرزمینی) و پایین دست (شامل جلگه‌ها، دشت‌ها و …) به مدیریت و بهره‌برداری پایدار منابع آبی و خاکی می‌پردازد.

در واقع آبخیزداری، فعالیتی کم‌هزینه برای مدیریت، هدایت و ذخیره آب‌های سطحی است. این شیوه علاوه بر جلوگیری از نابودی منابع خاکی در سیلاب‌ها با هدایت آب‌های سطحی، دشت‌ها و مراتع را احیا کرده تا با هزینه بسیار پایینی به ثروت‌آفرینی کمک کند. همچنین این طرح با جلوگیری از هدر رفت و تبخیر آب، ذخیره‌گاهای زیرزمینی آب را تقویت کرده تا از بحران‌های آبی در فصول خشک جلوگیری کند.

آبخیزداری، فعالیتی کم‌هزینه برای مدیریت، هدایت و ذخیره آب‌های سطحی است و با جلوگیری از نابودی منابع خاکی در سیلاب‌ها، دشت‌ها و مراتع را احیا کرده تا با هزینه بسیار پایینی به ثروت‌آفرینی کمک کند. نمونه موفق آبخیزداری که قابلیت ترویجی دارد در منطقه «گره‌بایگان» در ۱۹۰ کیلومتری جنوب شرق شیراز و ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان فسا اجرا شده که این طرح به‌دلیل تبدیل یک ریگ‌زار لم‌یزرع به جنگل و مرتع مشجری در دل منطقه‌ای گرم و خشک اهمیت بسیار بالایی دارد.
 


آبخیزداری، الگوی موفق و آزموده‌شده برای عبور از خشکسالی



این طرح که یکی از نادرترین طرح‌های تحقیقاتی کشور بوده و مورد توجه محافل علمی جهان قرارگرفته است. طرح یادشده آبان ۱۳۶۱ توسط جهادسازندگی شهرستان فسا و کارشناسان برجسته این حوزه اجرا شد. در این طرح شن‌زاری با پهنه ۶ هزار هکتار برای تغذیه مصنوعی با گنجایش نزدیک به ۱۰ میلیون مترمکعب با هدف تولید علوفه از طریق ایجاد مراتع مشجر انتخاب و کار در آن آغاز شد.

نمونه موفق آبخیزداری، در منطقه «گره‌بایگان» در ۱۹۰ کیلومتری جنوب شرق شیراز و ۴۵ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان فسا اجرا شده که یک ریگ‌زار لم‌یزرع را به جنگل و مرتع مشجری در دل منطقه‌ای گرم و خشک تبدیل کرده است.گزارش‌ها و مطالعات انجام شده نشان می‌دهد این طرح از ابتدای اجرا به نتایجی از جمله: ورود حدود ۱۵۶ میلیون مترمکعب آب به آبخوان منطقه (بیش از ۱.۵ برابر حجم آبگیری سد لتیان)، افزایش تعداد چاه‌ها از ۱۶ به بیش از ۱۳۵ حلقه، افزایش میزان علوفه از ۵۰ کیلوگرم علوفه خشک به بیش از ۶۵۰ کیلوگرم (افزایش ۳۰ برابری با احتساب درختچه‌ها و برگ درختان نسبت به مقدار پیش از پخش سیلاب) دست یافته است.


آبخیزداری رویکردی مردمی و اجتماعی
آبخیزداری با هدایت جریان‌های آبی، نقش موثری در جلوگیری از سیلاب و تحمیل هزینه‌های ویرانگر آن دارد. همچنین این طرح با احیای مراتع و زمین‌های کشاورزی، به رونق اقتصادی و تولید ثروت منجر می‌شود. به‌دنبال رونق اقتصادی، کیفیت زندگی ارتقا می‌یابد و به میزان آن از مهاجرت، آسیب‌های اجتماعی و امنیتی کاسته می‌شود.


به‌دلیل وسعت و گستردگی طرح‌های آبخیزداری، اجرای آن از توان دستگاه‌های اجرایی خارج است. لذا طبق تجربه جهاد سازندگی، اجرای بهینه و کارآمد طرح‌های آبخیزداری به مشارکت همه بهره‌برداران منطقه‌ای (یا میان منطقه‌ای) نیازمند است.
مشارکت‌دهی مردم علاوه بر افزایش مسئولیت‌پذیری عمومی، به ارتقا توانمندی جامعه منجر می‌شود، که این عامل پیشرفت و رونق بیشتر اقتصادی را بدنبال خواهد داشت.


توسعه آبخیزداری از طریق مشارکت مردمی به هم‌افزایی و تشریک مساعی بهره‌برداران درون یک حوزه آبخیز یا میان حوزه‌های آبخیز منجر خواهد شد. این عامل با افزایش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی، مانع از تنش‌‎های منطقه‌ای، میان منطقه‌ای و بحران‌های امنیتی بر سر منابع آب می‌شود؛ موضوعی که شاید در عرصه مدیریتی کشور بسیار دشوار و همراه با هزینه‌های گران و ناکارآمد باشد.



آخرین بروزرسانی سایت: 1400-12-18 19:40

مطالب مرتبط